بسم الله الرحمن الرحیم
- گفت: فلانی طلبهی تیزهوش و زرنگی است، از همان اول درس به استاد اشکال میکند و زود تسلیم نمیشود. او از پس اساتید حسابی بر میآید، کم میشود که پاسخ استاد را هم بپذیرد…
- گفتم: یکم : باید سوال در وقت مناسب در کلاس مطرح شود.
- دوم: باید سوال با انگیزه فهمیدن مسئلهی دارای ابهام و از سر اخلاص مطرح گردد و اشکال کردن از سر لجوجی و خودبینی صورت نپذیرد.
- سوم: محاجّه و اصراردر اشکال کردن و عدم پذیرش جواب استاد در تمامی موارد امری نامطلوب است.
- چهارم: به چالش کشیدن استاد با اصل لزوم تکریم او ناسازگار است، آنچه مورد تأکید قرار گرفته است، تکریم استاد است.
- پنجم: در برخی از موارد فراوانی سوال کردن از استاد از سر بی دقّتی و نوعی وقت گرفتن و اتلاف وقت کلاس است و حقّ النّاس به حساب می آید.
- ششم: در صورت لزوم طرح سوال ، باید سوال با نهایت ادب و تواضع مطرح گردد .
- هفتم: گرچه پرسش برای فهمیدن امری مطلوب است، ولی کثرت سوال ناشی از زرنگی نیست، بلکه نوعی بی دقّتی و ناشی ازکمبود در مَنِش اخلاقی پرسشگر است.
- حضرت علی علیه السّلام فرموده اند:
«سل تفقّها و لا تسئل تعنّتا، فإنّ الجاهل المتعلّم شبیه بالعالم، وإنّ العالم المتعسّف شبیه الجاهل …
برای فهمیدن بپرس؛ نه به قصد به زحمت انداختن دیگری؛ زیرا که جاهلی که می خواهد بیاموزد، شبیه داناست. دانایی که با برتری طلبی، قدم در بیراهه می نهد، شبیه جاهل است».